چهار تیزهوش نخبه!!!! چیزهایی که4تادوست مینویسن درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, :: 12:55 :: نويسنده : delmarsagan
نه ! دلتنگی آن نیست که مرا اینگونه محکوم به سکوت کرده است انتظار آن نیست که اینگونه مرا محکوم به بیقراری کرده است خیالی نیست ، من همچنان با خیال تو سر میکنم پس بیخیال... بگذار در حال خودم باشم ، بگذار همچنان من دیوانه دیوانه ات باشم مزاحم خلوتم نشو ، اگر مرا میخواهی سد راه اشکهایم نشو.... بگذار آرام شوم ، بگذار هر چه غم در دلم انباشته ، خالی شود.... این همان راهیست که هم تو خواستی در آن باشی و هم من خواستم تا آخرش با تو بمانم پس چرا به بیراهه میروی، چرا مرا جا گذاشتی و برای خودت میروی؟ مرحبا ، تو دیگر کیستی ، دست هر چه بی وفاست را از پشت بستی.... خودم میدانم بد دردیست عاشقی و همچنان بیمارم ، تا کجا میخواهی بمانی ؟ تا هر جا باشی من نیز میمانم... عشق من هر از گاهی به یادم باشی بد نیست ، هر از گاهی هوای مرا داشته باشی جرم نیست چه کنم ، دلم دیوانه ی توست ، هوایش را داشته باش که دلم تمام دلخوشی اش به توست... نمیخواهم خاطره شوم و بعد فراموش ، نمیخواهم یادم در قلبت روشن باشد بعد خاموش نمیخواهم بگویی که دوستم داری بعد بروی ، نمیخواهم این حرفهای پوچ را برایم بزنی... بودنت را میخواهم ، این که باشی ، اینکه همیشه مال خودم باشی ، نه اینکه رهگذری باشی و مدتی در قلبم باشی مرا به خودت وابسته کنی و بعد مثل یک بازیچه کهنه رهایم کنی گفتم که قلبم مال تو است ، نگفتم که هر کاری دوست داری با آن کن! گفتم تو مال منی ، نه اینکه همزمان با هر غریبه ای که دوست داری باش... گفتم با وفا باش ، نه اینکه در این دو روز دنیا ، تنها یک روزش را در کنارم باش! نمیخواهم خاطره شوم و بعد فراموش ، بیا و از آب چشمه دلتنگی هایم بنوش تا بفهمی چه حالی ام ، تا بفهمی خیره به چه راهی ام ... دائم نگاهم به آمدن تو است ، اینکه مال من باشی و خیالم راحت ، اینکه همیشه خورشید عشق در قلبمان بتابد نمیخواهم در حسرت داشتنت بمانم ، نمیخواهم آرزوی دست نیافتنی زندگی ام شوی ، غرورت را زیر پا بگذار تا من برایت دنیا را زیر پا بگذارم ، با من باش تا من تا ابد مال تو باشم ، وفادار باش تا آنقدر بمانم تا بفهمی عشق چیست! نمیخواهم کسی باشم که لحظه ای به زندگی ات می آید و بعد فراموش میشود، نمیخواهم کسی باشم که گهگاهی یادش میکنی ، گهگاهی به عکسهایش نگاه میکنی ، گهگاهی به حرفهایش فکر میکنی تا روزی که حتی اسم او را نیز دیگر به یاد نمی آوری نمیخواهم امروز عشق تو باشم و فردا هیچ جایی در قلبت نداشته باشم.... نظرات شما عزیزان: پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|